امروز گذشت - مدرسه - رفقا - مسخره بازی

صبح بخیرالبته که من نخوابیدم و هنوز بیدارماین قضیه بهم ریختگی ساعت خواب من درست شدنی نیستچندباری تلاش کردم که شبا زود بخوابم و صبحا هم زود بیدار شم اما این جریان فقط تا چندروز ادامه پیدا میکرد و بعدش به زندگی جغدگونه قبلم برمیگشتمقبول دارم سحرخیزی هم لذت بخشه و به وقتمون برکت میندازه اما خب شب بیداری لذت بخش تره D:دیگه تصمیم گرفتم تغییرش ندم فعلا بذارم اگر قراره تغییر کنه شرایط تغییرش بده :|فعلا با این شب بیداریا حال میکنم و باهاش اوکیم ... مثل همیشه انرژیم تو شب و تاریکی تو سطح خیلی بالایی هست و نصفه شبا خیلی پرانگیزه و خلاق میشم و بهتر میتونم به کارهام رسیدگی کنمحالا وقتی دانشگاه ها حضوری شد و رفتم خوابگاه مجبور میشم ساعت خوابم رو تغییر بدم و همینطور وقتی درسم تموم شد و به عنوان یه معلم باید برم مدرسه دیگه حتما این قضیه اوکی میشهاما من شب بیداری رو دوست دارم و واقعا دلم نمیخواد بعدها مجبور شم زود بخوابمنمیدونم :|خدااروشکر رژیمم ده روز دووم آورد و مثلا سری های قبل دو سه روزه ولش نکردم و این یعنی قراره تا 3-4 ماه آینده هم ادامه داشته باشههرشب ورزش میکنم و کالری شماری میکنم و خیلی خوب جلو اومدم تا اینجای کار یه 2 کیلو هم کم کردم D:دلم میخواد مسئول آموزش دانشگاهمون رو خفه کنم الان دو هفته منتظریم تا بگه بالاخره برای حضوری شدن چه برنامه ای دارن و آیا رشته ما هم 17 ام باید تو دانشگاه حضور داشته باشه؟من هنوزم برای حضوری شدن آماده نیستمباید برم خرید اما هنوز لیست ننوشم ولی میدونم کلی چیز میز باید بخرمحساب سرانگشتی کردم و یه 2-3 میلیونی خرید دارم ... نه من نمیخوام پولام رو خرج کنم :(دیگه چی بگمآها در مورد برنامه ریزیمن خیلی تنبل شدم ... خیلی زیاد اما دارم رفعش میکنمباورم نمیشه اون ک امروز گذشت - مدرسه - رفقا - مسخره بازی...

بعد مدتها سلام :)از کجا شروع کنم ؟؟این روزها مشغول درس خوندن برای امتحانات هستم و بالاخره امتحانات ماهم حضوری شدهو به عنوان یه ترم دویی که اولین تجربه امتحان دادنش به صورت حضوری هست یکم استرس دارم و خب اصلا دوس نداشتم حضوری شه و فکر میکردم نمیشه اما شد :/الانم مشغول خوندن روانشناسی شخصیت بودم گفتم بیام حال و هوای این روزام رو ثبت کنم .اصلا درس خوندن یادم رفته ، نمیدونم چطوری باید بخونم :/اخرین بار پارسال این موقع ها درست حسابی درس خوندم که برای کنکور بود ...هروقت استرس امتحانات و میگیرم و نگران میشم میگم اروم باش کنکور که نداری یه امتحانه دیگهداشتم میگفتم ، یکشنبه آینده یعنی 4 روز دیگه عازم رشتم با یکی از دوستام و خرید خوابگاه و لباس و ... رو انجام دادمآقا چقدر همه چیز گرون شده ... خرید خاص و زیادی نکردم اما تو همین دو هفته 8-9 تومن خرج کردم و خب خیلی فشار داره برای 4 تا پلاستیک کلی پولت برهبرای یکی از امتحاناتمون استرس دارم که الان در حال خوندنشم و هنوز باقی درسارو شروع نکردم اما اونا زیاد جای نگرانی نداره و واقعا حس و حال درس خوندن نیست اما چه میشه کرد ؟تا 9 ام هم ان شاالله پرونده این ترم هم بسته میشه ...امیدوارم همه چی به خوبی و خوشی تموم شهکنکوری های عزیز آیه و مبینا هم امیدوارم این روزارو به خوبی پشت سر بذارن امروز گذشت - مدرسه - رفقا - مسخره بازی...